فیگور تن تن Tintin
شانزدهمین داستان ماجراهای تنتن و میلو، هدف کره ماه (در فرانسه Objectif Lune و در انگلیسی Destination Moon) نام دارد. این داستان، از ماه مارس تا سپتامبر ۱۹۵۰ به صورت هفتگی در مجله تنتن به چاپ میرسید و در سال ۱۹۵۳، توسط انتشارات کسترمن، به صورت یک کتاب دو جلدی به چاپ رسید. کتاب اول، مقصد کره ماه نام داشت و کتاب دوم که ادامه دهنده داستان کتاب اول است، روی ماه قدم گذاشتیم نام داشت. در این داستان دو قسمتی، پروفسور تورنسل، از تنتن و هادوک دعوت میکند تا به کشور سیلداویا بروند. در آنجا این دو متوجه میشوند که تورنسل در حال کار روی یک پروژه فوق سری است تا بتواند انسان را به کره ماه بفرستد.
برنارد هولمانس و جکی ون ملکبکه، دوستان هرژه، در نقش بستن ایده رفتن انسان به کره ماه در ذهن هرژه، نقش بسزایی داشتند. یکی از نکات بسیار جالب این داستان، تحقیقات فوقالعاده زیاد هرژه برای هر چه نزدیک به واقعیت بودن این داستان بود. توجه داشته باشید که در آن زمان، هنوز انسان به کره ماه قدم نگذاشته بود و به همین دلیل این داستان هرژه، یک داستان علمی تخیلی محسوب میشد و وی قصد داشت تا آنجایی که میتواند، داستانش پشتوانه علمی داشته باشد و بسیار شبیه به واقعیت باشد. در زمان نوشتن و ساختن این داستان، هرژه در بروکسل، استودیوهای هرژه را تاسیس کرد و کتاب مقصد کره ماه، به اولین کتابی تبدیل شد که کاملا در استودیوهای هرژه ساخته شد.
تنتن، هادوک و میلو، در حالیکه به تازگی از سفر خود از خاورمیانه بازگشتند، دعوتنامهای از طرف پروفسور تورنسل دریافت میکنند. آنها به کشور سیلداویا میروند و متوجه میشوند که پروفسور تورنسل به درخواست دولت سیلداویا، در حال کار روی ساخت یک سفینه فضایی است که قادر است انسان را به ماه ببرد. همانطور که در ابتدا نیز اشاره شد، هدف کره ماه، قسمت اول از یک داستان دو قسمتی است و در این قسمت، بیشتر با آزمایشات مختلف سفینههایی مواجه میشویم که قصد دارد ماجراجویان ما را به کره ماه ببرد. در همین حین، جاسوسانی نیز برای دزدیدن نقشههای این سفینه، به پایگاه تحقیقاتی اسپرودج وارد میشوند و همین مساله باعث میشود که دوپونط و دوپونت هم به عنوان ماموران پلیس، وارد ماجرا شوند. در این داستان نیز مانند داستانهای قبلی که پروفسور تورنسل حضور داشت، بار طنز داستان بسیار بالا است و در صحنههایی که هادوک و تورنسل باهم بگومگو میکنند (که یکی از آنها باعث از دست رفتن حافظه کوتاه مدت تورنسل میشود)، طنز بسیار جذابی را شاهد هستیم.
زمانی که هرژه در حال کار روی داستان معبد خورشید بود، ایده فرستادن تنتن به ماه در ذهنش شکل گرفت. یکی از دلایلی که به طور کل هرژه تصمیم گرفت حال و هوایی علمی تخیلی به داستانهای تنتن بدهد، رقابت وی با ادگار پی جاکوبز، دوست و همکارش بود. در آن زمان، خود جاکوبز با کمیک «راز ارهماهی» توانسته بود موفقیت زیادی کسب کند. به دلیل موفقیتهایی نیز که قبلا داستانهای دو قسمتی تنتن به دست آورده بودند، هرژه تصمیم گرفت این قوس داستانی را در دو جلد تعریف کند. ابتدا هرژه قصد داشت که بالافاصله پس از اتمام «معبد خورشید» این داستان را شروع کند اما اصرار همسرش و یکی از دوستان نزدیکش، باعث شد که کتاب سرزمین طلای سیاه را (که هشت سال پیش آن را شروع کرده بود اما به دلیل مشکلاتی که در قسمت قبلی مقاله خواندید، آن را به اتمام نرسانده بود)، ابتدا تمام کند و سپس به سراغ داستان دو قسمتی جدید خودش برود.
در زمانی که هرژه در حال کار روی این داستان بود، از برنارد هولمانس، نویسنده کتاب «انسان در میان ستارهها» مشورت خواست. در پاییز سال ۱۹۴۷، هولمانس به همراه جکی ون ملکبکه، متنی را برای داستان در ذهن هرژه آماده کردند. در این نسخه از داستان، پروفسور تورنسل در شهر خیالی رادیو سیتی در ایالات متحده در حال انجام تحقیقات خود بود. در این داستان نوشته شده توسط این دو نویسنده، پروفسور فوستل که در داستان ستاره اسرارآمیز وجود داشت، به عنوان شخصیت منفی حضور داشت. در سال ۱۹۴۸، هرژه حتی دو صفحه سیاه و سفید از این نسخه از داستان را طراحی کرد اما تصمیم گرفت که آن را ادامه ندهد. با این حال برای نوشتن داستان اصلی، از المانهای موجود در داستان نوشته شده توسط هولمانس و ون ملکبکه استفاده کرد. همانطوری که در ابتدای متن نیز اشاره کردیم، هرژه قصد داشت که این داستانش، بسیار به واقعیت شبیه باشد و به همین دلیل از قراردادن المانهای فانتزی در داستان خود، اجتناب کرد.
به گفته خودش، او در این کتاب از هیولاها، ساکنین ماه (!) و سورپرایزهای عجیب، استفاده نکرد. برای اینکه این داستان هر چه بیشتر علمی و واقعی داشته باشد، هرژه مدت زمان زیادی را صرف مطالعه در رابطه با موشکهای مختلف و سفر فضایی کرد. هولمانس نیز در این پروسه به وی کمک کرد. او در داستان خود، از مقالهای تحت عنوان «انسان چگونه میتواند به ماه برود» که در مجله آمریکایی کولییر چاپ شده بود نیز استفاده کرد. از دیگر منابع تحقیق هرژه برای این داستان، میتوان به کتابهای نوشته شده توسط پییر روسو و آگوست پیکارد نیز اشاره کرد. کتاب «فضانوردی» به قلم الکساندر آنانوف نیز از دیگر منابع الهام هرژه بود. تعدادی از منتقدین آثار ادبی نیز اعتقاد دارند که رمان «سفر به ماه» ژول ورن و فیلم «مقصد کره ماه» که در سال ۱۹۵۰ ساخته شده بود، از دیگر منابع الهام هرژه برای این داستان بودند.
هرژه باز هم به عادت خود از الهام گرفتن از موارد واقعی در داستانهایش در این داستان نیز وفادار ماند. کامپیوتری که در مرکز فضایی اسپرودج قرار دارد، بر اساس کامپیوتر UNIVAC I (اولین کامپیوتر غیر نظامی دنیا) ساخته شده بود. حتی موشکی که هرژه در کتاب خود طراحی کرده است، بر اساس موشک V-2 Rocket بوده است که در جنگ جهانی دوم توسط دانشمندان آلمانی طراحی شده بود. اما یکی از شاخصترین نکات این دو داستان، رنگ موشکی است که هرژه آن را طراحی کرده است. طراحی مشبک سفید و قرمز موشک این داستان، به یکی از شاخصترین المانهای این داستان و تنتن در طول زمان تبدیل شده است. اما داستان این رنگ به کجا بر میگردد؟ هنگامی که هرژه در حال تحقیق برای ساخت این موشک بود، در کتاب «تحقیقات آلمانها در جنگ جهانی دوم» به قلم لزلی سیمون، به تصویرسازیهایی از موشک V2 آلمانها رسید که این طراحی مشبک را داشتند. تکنیک مشبک برای طراحی موشک، تکنیکی بود که توسط ناسا توسعه یافته بود و به دانشمندان اجازه میداد که نحوه حرکت موشک را در هنگام آغاز حرکت، اندازهگیری کنند. همچنین، هرژه دستور ساخت یک مدل از این موشک را با قطعاتی که قابلیت جدا شدن داشتند، طراحی کرد و آن را به آنانوف نشان داد. پس از دریافت تاییدیه که در تئوری، این موشک توانایی بردن انسان به کره ماه را دارد، از این موشک در داستان خود استفاده کرد. هرژه، در صفحه ۴۰ کتاب مقصد کره ماه، ادگار پی جاکوبز (دستیار خود را) در یکی از فریمها قرار داده است و به نوعی ادای احترامی به وی کرده است. پیش از این، ادگار پی جاکوبز، در یکی از کمیکهای بلیک و مورتیمر با نام «راز هرم بزرگ» ارجاعی به هرژه داده بود.
عکسهای روی جلد این داستان نیز به نوبه خود روایت بسیار جالبی دارند. هرژه برای معرفی کردن این داستان، در مجله تنتن، دو عکس روی جلد برای این مجله طراحی کرد که هیچ ارتباط مستقیمی با داستان نداشتند و بیشتر دارای المانهای فانتزی بودند. یکی از این طراحیها، الهام مستقیمی از فیلم «سفر به ماه» محصول سال ۱۹۰۳ توسط ژرژ ملییس بود که ما در آن ماه را میدیدیم که در حال لبخند زدن بود! پس از اتمام این داستان، هرژه نسخهای از کتاب را برای آنانوف فرستاد و در نامهای به او گفت که کمک و دانش تو فوقالعاده بود و باعث شد که من بتوانم شخصیتهای خود را به ماه بفرستم. همچنین زمانی که در سال ۱۹۶۹ بالاخره اولین سفر انسان به ماه انجام شد، هرژه طرحی را کشید که در آن نیل آرمسترانگ در حالیکه از آپولو ۱۱ پیاده شده است، با تنتن، هادوک، تورنسل و میلو روبهرو میشود که به او خوشامد میگویند!
اما شاید بتوان یکی از جالبترین نکات این داستان را، عکس روی جلد کتاب آن برشمرد. در روی این عکس، ما هادوک، تورنسل، تنتن و میلو را میبینیم که سوار جیپی هستند و تورنسل در حال ارائه اطلاعاتی در رابطه با این ماموریت به آنها است. اما نکته جالب، این است که فرمان جیپ، در تصویر وجود ندارد! هنوز مشخص نیست که آیا این کار عمدی بوده است یا صرفا هرژه در زمان طراحی این عکس روی جلد، متوجه آن نشده است. این نکته، سالها پس از انتشار کتاب توسط خوانندگان کشف شد.
ژان مارک و رندی لوسیفییر، از منتقدین آثار هرژه اعتقاد دارند که این داستان دو قسمتی، به پروفسور تورنسل تعلق دارد و به نظر آنها، این کتاب دو قسمتی، هرژه را در بهترین حالت خود نشان میدهد. به نظر آنها، این داستان، از هر نظر فوقالعاده است. دیگر منتقدین نیز کم و بیش با لوسیفییرها نظر همسویی دارند و دقت بالای هرژه در به تصویر کشیدن وقایع داستانی را ستودند.
در سال ۱۹۵۷، استودیو انیمیشنسازی بلویژن، اولین قسمت از فصل دوم خود را به این داستان اختصاص داد. در سال ۱۹۹۱ نیز استودیو الیپس با همکاری استودیو نلوانا، چهاردهمین قسمت از سری انیمیشن خود را به داستان هدف کره ماه اختصاص داد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.