خرید فیگور فانتزی واندروومن Wonder Woman برند کیوپاسکت Qposket
واندر وومن یا زن شگفتانگیز (به انگلیسی: Wonder Woman) یک فیلم ابرقهرمانی آمریکایی به کارگردانی پتی جنکینز و نویسندگی آلن هاینبرگ است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. فیلمنامه این فیلم بر پایه شخصیتی به همین نام از دیسی کامیکس به رشته تحریر درآمدهاست. این فیلم به عنوان چهارمین قسمت از فیلمهای دنیای سینمایی دیسی کامیکسبهشمار میرود. گل گدوت در نقش پرنسس دایانا / واندر وومن، کریس پاین، کانی نیلسن، رابین رایت، دنی هوستون، دیوید تیولیس، ایون برمنر و لوسی دیویس بازیگران این فیلم هستند.زن شگفتانگیز نخستین اثر سینمایی جداگانه از این شخصیت است که بر روی پردههای سینما رفتهاست. لازم است ذکر شود که این شخصیت در فیلم بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (۲۰۱۶) نیز حضور داشت.
در سال ۲۰۱۵، پتی جنکینز به عنوان کارگردان این فیلم انتخاب شد. فیلمبرداری فیلم از ۲۱ نوامبر ۲۰۱۵ آغاز شد و فیلم در کشورهایی همچون بریتانیا، فرانسه و ایتالیا تصویربرداری شد. فیلمبرداری فیلم نهایتاً در ۱۹ مهٔ ۲۰۱۶ به پایان رسید. همچنین در نوامبر ۲۰۱۶، فیلمبرداریهای اضافهای نیز صورت گرفت. زن شگفتانگیز نخستین فیلم ابرقهرمانی به کارگردانی یک زن است و جنکینز نخستین زنی است که یک فیلم ابرقهرمانی با شخصیت اول یک زن را کارگردانی میکند.
مراسم فرش قرمز افتتاحیهٔ فیلم در ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷ در شانگهای برگزار شد و در نهایت وارنر برادرز آن را در ۲ ژوئن ۲۰۱۷ به صورت سهبعدی و آیمکس سهبعدی اکران نمود. زن شگفتانگیزبا استقبال بسیار بالای منتقدین همراه بودهاست و از نظر منتقدین جزو برترین فیلمهای ابرقهرمانی در سالهای اخیر محسوب میشود. دنبالهٔ این فیلم به کارگردانی پتی جنکینز و با نام زن شگفتانگیز ۱۹۸۴ در ۱ نوامبر ۲۰۱۹ به نمایش درخواهد آمد.
داستان
در زمان حال و بعد از اتفاقات بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت، پرنسس دایانا که در پاریس به سر میبرد از طرف بروس وین عکس قدیمیاش را که مربوط به جنگ جهانی اول بود دریافت میکند و با دیدن عکس شروع به مرور خاطرات خود میکند.
پرنسس دایانا تنها کودک جزیره تمیسکیرا است که به همراه گروهی از زنان قبیله آمازون که همگی جنگجویانی ماهر هستند، زندگی میکند. دایانا بسیار در مورد آموختن نبردهای رزمی کنجکاو است و مدام به مادر خود یعنی ملکه هیپولیتا که رهبر آمازون نیز هست اصرار میکند که بگذارد او فنون رزمی را یاد بگیرد؛ اما مادرش با این کار مخالف است. در مقابل خالهٔ دایانا یعنی ژنرال آنتیوپ میخواهد به دایانا جنگیدن را بیاموزد. این کار اگر چه در ابتدا با مخالفت هیپولیتا مواجه میشود، اما با اصرار دایانا او قبول میکند و دایانا زیر نظر خاله خود شروع به تمرین میکند.
در جریان یکی از نبردهای آموزشی در حالی که آنتیوپ با شدت زیادی به دایانا در حال آموزش دادن است، دایانا دستان خود را به حالت سپر بالا میاورد و انرژی عظیمی از دستانش ساطع میشود که همه حتی خود دایانا را نیز میترساند. دایانا که از قدرت خود ترسیده تمرین ترک میکند و به بالای جزیره میرود تا کمی تنها باشد اما ناگهان میبیند هواپیمایی نظامی در اقیانوس سقوط میکند. دایانا به داخل آب رفته و خلبان هواپیما را نجات میدهد. در این موقع دایانا متوجه میشود خلبان مردی به اسم استیو ترور است. در همین هنگام اعضای ارتش آلمان که در تعقیب استیو هستند به جزیره حمله میکنند و نبرد سختی میان آنها و آمازونیها شکل میگیرد که در جریان آن آنتیوپ کشته میشود. آمازونیها استیو را اسیر میگیرند و از او توضیح میخواهند. استیو اعتراف میکند که او خلبان و البته جاسوس ایالات متحده است که مأموریت داشته در میان آلمانها نفوذ کند، اما برنامهاش به هم ریخته و هواپیمایش در تمیسکیرا سقوط کردهاست. اطلاعات استیو باعث میشود دایانا از جریان جنگ جهانی اول باخبر شود. دایانا معتقد است جنگ جهانی بلایی است که آرس بر سر بشریت آورده و از مادرش میخواهد به او اجازه دهد همراه با استیو برای پایان دادن به جنگ به جبهه نبرد برود. ملکه ابتدا مخالفت میکند اما وقتی میبیند حریف دایانا نمیشود به او اجازه میدهد.
داینا به همراه استیو تمیسکیرا را به مقصد لندن ترک میکند. در لندن استیو اطلاعاتی را که بدست آورده به مافوق خود یعنی سر پاتریک مورگان ارائه میدهد و توضیح میدهد که اریش لودندورف به همراه شیمیدان ارتش آلمان مشهور به دکتر پویزن در صدد درست کردن سلاح شیمیایی هستند که بسیار خطرناک است و حتی ماسک هم قادر نیست جلوی آنها را بگیرد. تلاش استیو در جهت قانع که مافوقهایش جهت حمله به آزمایشگاه ارتش آلمان بیفایده میشود و استیو و دایانا تصمیم میگرند تا به همراه گروهی از دوستان خود این مأموریت را به صورت غیررسمی انجام دهند و برای همین به جبهه غربی جنگ در بلژیک میروند. در جریان جنگ مهارتهای عجیب دایانا توجه را همه را جلب میکند و جوخه اعزامی به کمک دایانا موفق میشوند یک روستا را آزاد کنند و شب را در آن جشن بگیرند.
روز بعد استیو اطلاعاتی محرمانه از مقر فرماندهی و آزمایشگاه مخفی آلمانها پیدا میکند و برای همین سعی میکند با افرادش به آنجا حمله کند. دایانا که معتقد است اریش لودندورف همان آرس است به سراغ او رفته و لودندورف را میکشد اما برخلاف تصور دایانا جنگ پایان نمییابد. در حین ورود استیو و افرادش به آزمایشگاه دایانا ناگهان با سرپاتریک مواجه میشود و پی میبرد که او آرس است. آرس به دایانا میگوید که انسانها یکدیگر را به قتل میرسانند و دنیا را تبدیل به جهنم کردهاند و او قصد دارد زمین را دوباره به بهشت سابق برگرداند. آرس همچنین میگوید که دایانا خدایی است که توسط زئوس به وجود آمده تا جلوی او را بگیرد و این رازی است که مادرش از بچگی از او مخفی کردهاست. نبرد سختی میان دایانا و آرس درمیگیرد. در همین هنگام استیو که هواپیمایی پر از مواد شیمیایی را دزدیدهاست برای به اتمام رساندن ماجرا هواپیما را به ارتفاع برده و آن را منفجر میکند و خودش در این راه میمیرد. خشم دایانا از مرگ استیو باعث میشود تا او آرس را با نهایت قدرتش از بین ببرد و جنگ بدین ترتیب پایان بیابد.
در زمان حال دایانا ایمیلی برای بروس وین فرستاده و از اینکه عکس او و استیو را پس فرستادهاست تشکر میکند. سپس دایانا در لباس زن شگفتانگیز بیرون میرود تا به گفته خودش برای نبرد جدیدی که در راه است آماده شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.