دنیای بیکران و بکر هری پاتر سرشار از رمز و راز و اسرارِ منتظر کشف شدن است. ما در اینجا نکات جالبی در مورد هری و پاتر و دنیای آن گرد آوردیم که دانستنشان خالی از لطف نیست.
برای اینکه چشمهای هری در فیلم سبز نیستند یک دلیل بسیار خوبی وجود دارد
در کتاب چشمهای هری اینگونه توصیف شدهاند: سبز روشن؛ اما چشمهای ردکلیف آبی هستند. وقتی فیلم هری پاتر و سنگ جادو در مرحله پیش تولید بود هِیمن، تولید کنندهی فیلم به رولینگ زنگ میزند و به او میگوید که دو انتخاب دارند؛ اول اینکه از لنزهای سبز استفاده کنند یا اینکه بعد از فیلم برداری چشمهای هری را با استفاده از جلوههای کامپیوتری سبز کنند. او از خودش پرسید که اینکه چشمهای هری سبز باشند چقدر مهم است؟
رولینگ در این باره گفت که تنها چیزی که مهمه این هست که رنگ چشمهای هری با چشمهای مادرش یکی باشد بنابراین هرکی که نقش لیلی رو بازی میکنه باید به ردکلیف شباهت داشته باشه. این موجب آسودگی خاطر ردکلیف شد چون که چشمهایش به لنز حساسیت داشتند. او همچنین به عینک نیز حساسیت داشت و موجب آکنه زدن او میشد.
جاروهایی که در فیلم از آنها استفاده شد، جاروهای معمولی نبودند
آنها توسط پیِر بوهانا و از تیتانیومی که برای ساخت هواپیما استفاده میشوند، ساخته شدند. اِدی نیوکوییست، طراح اصلی شرکت سرگرمیهای جهانی میگوید: مردم فکر میکنند که اینها جاروهای الکیای هستند که بچهها با خودشون اینور و اونور میبرند اما درحقیقت بچهها باید سوار اونها بشن. آنها باید برای سکانسهای پرده سبز و جلوههای ویژه روی پایههای کنترلی-حرکتی سوار بشن بنابراین باید خیلی نازک و در عین حال خیلی بادوام باشند. در اوایل کار وزن بچهها بین 40 تا 50 کیلو بود و الان که آنها بزرگ شدند 60 تا 70 کیلو هستند بنابراین شما به چیزی احتیاج دارین که بتونه این مقدار وزن رو تحمل کنه.
نقش روح پیوز یا همان بدعنق توسط یک بازیگر بازی شد و سپس از فیلم بریده شد و کنار گذاشته شد
کمدین انگلیسی به نام ریک مایال به عنوان بازیگر بدعنق در فیلم هری پاتر و سنگ جادو بکار گرفته شد. او آمد و صحنههایی را ضبط و فیلمبرداری کرد ولی این سکانسها بعد توسط کارگردان فیلم یعنی کریس کلمبوس بریده شدند چون که او فکر میکرد او شبیه یک روح نیست. او در طی مصاحبهای در سال 2011 از این تجربه اینطور یاد کرد:
من رو از سر صحنه بیرون کردند چون که هر وقت میخواستم کمی بازی کنم بچههایی که نقش دانشآموزها رو داشتند خندهیشان میگرفت، ادای مردن درمیووردن و حواس من رو پرت میکردند. خب راستش اونا از من خواستند زمانی که پشتم به اونهاست بازی کنم ولی باز هم اونها خندهشون میگرفت. بعدش اونها از من خواستند تا طرف دیگهی محوطه این کار رو انجام بدم و دیالوگهایم را داد بزنم ولی باز هم بچهها خندهیشان میگرفت، سر آخر به من گفتند که دیالوگهایم را به کس دیگهای میدهند. بنابراین از من یکم فیلمبرداری کردند، بعدش من پولم رو گرفتم و به خونه رفتم. این خیلی مهمه. یک ماه بعدش اونا بهم گفتند: ام، ریک، ما شرمندهایم ولی تو توی فیلم نیستی. ما تو رو از توی فیلم حذف کردیم. اما من بازم پولم رو گرفته بودم. برای همین این هیجانانگیزترین فیلمی بود که بازی کردم، چون با اینکه توش نبودم ولی پولم رو گرفتم. خیلی عالی بود.
اما او به بچههایش نگفته بود که نقشش حذف شده. مایال میگوید وقتی آنها از دیدن فیلم برگشتند رو به من گفتند: عجب گریمی داشتی! اصلا شبیه خودت نبودی!
اونها فکر میکردن نقش هگرید رو من بازی کردم.
بازیگری که نقش میرتل گریان را بازی کرد سنش از یک دانشآموز بسیار بیشتر بود
شیرلی هِندرسان وقتی نقش روح دختربچهی 14 سالهای را که یک دستشویی را در فیلم هری پاتر و تالار اسرار تسخیر کرده، بازی کرد 36 ساله بود. او به بی بی سی گفت که بازی کردن نقش یک روح از بازی کردن نقش یک انسان زنده بسیار سختتر بودهاست. او میگوید: برای بازی کردن نقش یک روح چیزهای تکنیکی و زیاد دیگهای وجود داره. به من باید کلی بند وصل میشد تا بنظر بیاد که در حال پروازم و اینکه من رو در هوا میچرخوندن و تاب میدادن. این برای بدنتان خیلی سنگین و خسته کنندهست. همینطور به تمرکز بالایی نیاز داره چون عوامل همش در حال داد زدن هستن و ازت میخوان این کارو انجام بدی یا اون کارو انجام بدی تا اونها بتونن کارشون رو انجام بدن و جلوههای کامپیوتری رو اجرا کنن. اما وقتی همهی اینها برات عادی بشن و بهشون توجهی نکنی، توی این کار بهت خوش هم میگذره و واقعا تجربهی جالبی هست.