رولینگ نمای کلی پیچیدهای برای کتابهایش درست میکرده است
شما میتوانید نمای کلی کتاب محفل ققنوس را در بالا مشاهده کنید. نمای کلی شامل عنوان فصلها، یک خلاصهی از اتفاقاتی که قرار است بیافتد و نکات کلیدی در مورد شخصیتها است. طبق این نمای کلی افشا شده مثل اینکه ابتدا رولینگ در نظر داشته است نام دولورس آمبریج را اِلویرا آمبریج بگذارد.
آرتور ویزلی قرار بوده تا بمیرد
رولینگ میگوید: در جنگ بین خیر و شر به این بزرگی، همه نمیتوانند از آن جان سالم به در ببرند وگرنه این منجر به یک کتاب لوس و راحت میشد. میدونی، در میانه کتاب جام آتش بود و همه خوش و خرم در حال زندگی بودند که ناگهان همه چیز به هم میریزه.
با این وجود نمیشه گفت که رولینگ میدانسته چه کسی قرار بوده تا قربانی شود. رولینگ به مرگ آرتور ویزلی بعد از اینکه او در کتاب محفل ققنوس توسط ناگینی مورد حمله قرار میگیرد، فکر میکرده است اما سرانجام نظرش را عوض میکند و او را نجات میدهد به این دلیل که “پدرهای خوب زیادی در کتاب وجود نداشتند. در حقیقت شما میتونید بگید که آرتور ویزلی تنها پدر خوب کل مجموعه است.”
رولینگ همینطور به طور جدی به کشتن رون فکر میکرده است ولی سپس از آن پشیمان شده. در عوض، لوپین، شخصیتی که او در آغاز نوشتن کتاب قصد کشتن او را نداشته و همینطور تانکس در طی جنگ هاگوارتز میمیرند. رولینگ میگوید: من میخواستم تا اثری از کارهای شیطانی ولدمورت در زندگی هری باشد. من فکر میکنم یکی از نابودگرانهترین اثرات جنگ، بچههایی هستند که تنها باقی میمانند. مثل جنگ اول که هری تنها باقی ماند من میخواستم بچهای دیگر تنها باقی بماند. و اینکه این بچه، بچهی لوپین و تانکس است این مساله را خیلی سوزناک میکند.
برای جلوگیری از افشا شدن داستان کتاب یادگاران مرگ، ناشر کتاب یعنی بلومزبری، به آن با اسم رمز اشاره میکرده است
به احتمال زیاد شما علاقهی زیادی به خواندن کتابهای کوزه سازان ادینبرگ و یا اتفاقات زندگی کلارا رز لاوِت نداشته و ندارید!
هیلی جوئل آزمنت ممکن بود تا نقش هری را بازی کند
زمانی که هنوز قرار بود استیون اسپیلبرگ کارگردانی سری فیلمهای هری پاتر را بر عهده بگیرد او خواهان بازی نقش هری توسط ستارهی فیلم حس ششم یعنی هیلی جوئل آزمنت بود. اما بعد از اینکه اسپیلبرگ به دلیل اختلاف با رولینگ از فیلم کنار گذاشته شد کریس کلمبوس مجبور شد تا خودش ستارهی مورد نظرش را پیدا کند. طی 7 ماه از 300 پسر بچه تست گرفته شد! کلمبوس میگوید: وقتهایی بود که فکر میکردیم کسی رو که دارای روح پیچیده و عمیق هری باشد، هرگز پیدا نخواهیم کرد.
سپس یک شبی که هِیمن و استیو کلاوز(کسی که همهی فیلمنامههای هری پاتر بجز یکی به قلم اوست) به تئاتر رفته بودند با پسر بچهای با چشمان آبی بزرگی بر میخورند که پشت سر آنها نشسته بود. آن پسر دنیل ردکلیف بود. او کنجکاو، بامزه و پرانرژی بود. او همچنین مهربان و بسیار شیرین بود و در همینطور در عین حال حریص و گرسنهی هر جور علم و دانشی. آنها موفق شدند رضایت والدین ردکلیف را برای انجام مصاحبه بگیرند و خب همهی ما نتیجهی آن را میدانیم.
مصاحبه روپرت گرینت غیرعادی بود
اولین تست از اما واتسون برای نقش هرمیون در سالن ورزش مدرسهاش گرفته شد، او در کل 8 بار تست داد. گرینت که آن زمان 10 ساله بود برای تست یک ویدئو فرستاد و مصاحبهی او به سمت و سوی عجیبی رفت. او میگوید: فهمیدم که برای انجام مصاحبه میشه عکس خودت رو به همراه اطلاعاتت به نیوزرَوند بفرستی. من ویدیوی خودم رو درست کردم و اول از همه وانمود کردم که معلم بازیگریم هستم که متاسفانه یک دختر بود بعدش یک آهنگ رپ خوندم که درباره این بود که چقدر دوست دارم نقش رون رو بازی کنم بعد هم فیلمنامهی خودم رو نوشتم و همه رو با هم فرستادم.
او سر راهش یک رقیب نیز داشت: تام فلتون که هم برای شخصیت رون تست داده بود و هم هری ولی در نهایت نقش دراکو مالفوی به او رسید.