( خرید لگو پابجی PUBG )
سقوط، غارت و بقا؛ سه کلمهی کلیدی که خیلی زود ایدههای یک مادساز را به تردند صنعت بازیهای ویدیویی تبدیل کرد. زمانی که «برندین گرین» که با نام کاربری «PlayerUnknown» برای ساخت مادهای جالب «Arma 2» به شهرت رسیده بود، در کنار استودیوی کرهای «Blue Hole» قرار گرفت تا در مارس ۲۰۱۷ بازی اختصاصی خود با نام PlayerUnknown’s Battleground (به اختصار پابجی) را به صورت دسترسی زودهنگام از طریق استیم منتشر کند. نقطهای که سرآغاز فرآیند گسترش «بتل رویال» به عنوان ژانری نوظهور بود. با اینکه «پابجی» در ابتدا از مشکلات تکنیکی ریز و درشت رنج میبرد، اما رفته رفته مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد تا بار دگر نشان دهد که هرچند «بازیسازی» همچنان وابستگی زیادی به علم این عرصه دارد، اما همان اندازه مدیون خلاقیت و تسلط است.
بدون هزینههای میلیونی مارکتینگ عناوین بزرگ، پابجی جایگاهی فراتر از انتظار را به دست آورد. تبلیغات بازی را خود مخاطبان انجام میدادند، استریمرها باعث شهر دوچندان بودند و در وهلهی بعد به سبب جابهجایی رکوردها، تیتر یک مدیا مخاطبان را هر چه بیشتر به تجربهی بازی ترغیب میکرد. با تلاشهای مایکروسافت و تحت لیبل Xbox Game Preview در دسامبر گذشته، پابجی به صورت دسترسی زودهنگام راهی Xbox شد. حال پس از گذشت ۹ ماه، نسخهی رسمی برای کنسول نسل هشتمی ردموندی عرضه شده و قصد بررسی آن را داریم.
در این مدت که از معرفی و انتشار پابجی میگذرد، دهها کلون ساخته شده و بسیاری از نوآوریهای بازی ایده گرفته، اما به جز یک مورد، بتل رویالها به توفیق چندانی دست نیافتهاند. مقایسهی پابجی و «فورتنایت» ناگزیر است. با در نظر داشتن توضیحات متن، قویا معتقدم پابجی بهترین بتل رویال حاضر در بازار است؛ هرچند که مشکلات فنی آن گاهی آزاردهنده هستند و در این زمینه قابل قیاس با فورتنایت نیست. پس حق داریم که آروز کنیم ای کاش حق ساخت پابجی هم در اختیار «اپیک گیمز» بود، حتی اگر با سیاستهای این کمپانی مشکل داشته باشیم. مطمئنا همهی ما دوست داشتیم تا پابجی هم ۶۰ فریمی و بدون ضعف فنی اجرا شود. از استودیویی کرهای که تجربهی پورت بازی برای کنسول را ندارد، انتظار چندانی نمیرفت؛ اما تعجب از اینجاست که چرا مایکروسافت به عنوان یک مهرهی تاثیرگذار در لاینآپ ضعیفش، توجه بیشتری را معطوف بهبودهای پورت کنسولی پابجی نکرد. نزدیک به ده میلیون بازیکن ثبت شده روی اکس باکس وان، واقعا ارزش سرمایهگذاری بیشتر را برای ناشر نداشت؟
به هر حال با همهی این مشکلات، به شخصه بیش از ۲۰۰ ساعت به تجربهی بازی شامل ۶۵۰ مسابقه پرداختهام و همچنان بدون ایجاد حس تکرار در حال ادامه دادن به آن هستم. شاید همهی ما در نگاه اول، به پابجی به عنوان پدیدهای خطرناک برای صنعت بازی در جایگاه هنر هشتم نگاه میکردیم. شاید هم بتوان بتل رویال را به عنوان یک ژانر نپذیرفت؛ اما سالها بعد که احتمالا بتل رویال جز جدایی ناپذیر مدهای مالتیپلیر بلاکباسترها بود و در ترکیب با مکانیک و ایدههای هر بازی، تجارب لذتبخشی را به ارمغان آورد، تحسیناش خواهیم کرد و آن موقع ارزش واقعی آزادی عمل در گیمپلی را درک میکنیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.